بسماللهالرحمنالرحیم
امروز ۱۸ یا ۱۹ تیر ماه سال هزار و چهارصد و سه از سده ۱۵ شمسی میباشد.
امروز روز دومیه که من توی ترک هستم.
یک سال و نیم پیش وقتی که بعد از ۷ یا ۸ سال پاکی دوباره شیشه کشیدن را شروع کردم ، فکرش را هم نمیکردم که با این گرانی مواد بتوانم این مدت را در عذاب کشیدن ،ادامه دهم و این همه خرابی دوباره به بار آورم. چه برای خودم ، چه برای خاله بیچاره ام که با او زندگی میکنم.
اما روزها مثل باد گذشتند و۵۰۰ روز طی شد ، در بیخبری و بدبختی کشیدن مواد و اعتیاد.
هر چند که این دفعه یک کار نصف و نیمه داشتم که خرج موادم را حداقل در بیاورم و مثل دفعه های قبل سربار کسی نباشم.هر چند که بازهم تا حدی سربار خاله بیچاره و خوبم بودم.
حالا باز دوباره قدم در راه پاکی و آزادی مینهم تا با مصرف مواد و زندانی مواد بودن برای خانوادهام که همین خاله ام هست و جامعه سربار نباشم.
حالا امروز که حال مساعدی ندارم ولی در روزهای دگر برایت خواهم نوشت ای تنها خواننده وبلاگ من .
راستی یک مطلب دیگر :
یک کار بیهوده و اشتباه دیگر را هم کنار گذاشتم که از ترک آن کار هم ۵ روز گذشته و امیدوارم خدا برای هر دو کار اشتباهم مرا ببخشد و کمکم کند تا راه را به سوی انسان بهتری شدن را پیدا کنم و دوباره در چاله های ترسناک گناه و اشتباه نیفتم.
به امید روزهای بهتر
انشاالله